طبقه نهم فلاسفه اسلامیدر طبقه نهم فلاسفه اسلامی، شش نفر از فیلسوفان اسلامی وجود دارند که عبارتند از: شرفالدین محمد ایلاقی، ابوالبرکات بغدادی، محمد بن ابیطاهر طبسی، عمر بن غیلان، ابنباجه و ابوالحکم مغربی اندلسی. ۱ - شرفالدین محمد ایلاقیشاگرد ابوالعباس لوکری و عمرخیام بوده است. هم فیلسوف بوده و هم پزشک گویند در جنگ قطوان در سال ۵۳۶ کشته شد. (ترجمه فارسی این متن که نزد من است فاقد این قسمت است، ولی این ترجمه به طور کلی بسیاری از قسمتها را حذف کرده؛ در حقیقت تلخیص است نه ترجمه کامل.) [۱]
جزوه آقای احمدی، نقل از متن عربی صوان الحکمه.
بعضی او را شاگرد بهمنیار دانستهاند ولی با توجه به تاریخ فوت آن دو، نادرستی این نظریه روشن است. وی استاد قاضی زینالدین عمر بن سهلان ساوجی صاحب کتاب البصائر النصیریه است. ایلاقی در سال ۵۳۶ درگذشته است.۲ - ابوالبرکات بغدادیابوالبرکات هبةاللّه بن علی (یا یعلی) ملکای بغدادی. یهودی بود و مسلمان شد. در علت اسلامش اختلاف است. ما قبلاً شاگردی او را نزد سعید بن هبةاللّه ذکر کردیم. کتاب معروف او کتاب المعتبر است و واقعاً از کتب معتبر فلسفه است. ابوالبرکات فیلسوفی صاحبنظر است. فلاسفهای مانند صدرالمتالهین به کتاب او نظر دارند. وی مخالف ابنسینا بوده است. سلسله اساتیدش مستقیماً به فارابی میرسد، زیرا وی شاگرد سعید بن هبةاللّه و او شاگرد ابوالفضل کتیفات و عبدان کاتب و آنها شاگردان ابوالفرج بن طیب و او شاگرد ابوالخیر حسن بن سوار و او شاگرد یحیی بن عدی منطقی و او شاگرد ابونصر فارابی بوده است. غالباً آحاد سلسله اساتیدش غیرمسلماناند. گویند هنگامی که به حکیم عمر خیام گفته شد که ابوالبرکات بغدادی ابنسینا را رد میکند، گفت: «او سخنان ابنسینا را نمیفهمد تا چه رسد به اینکه رد کند». [۲]
تاریخ علوم عقلی در اسلام، نقل از متن عربی تتمه صوان الحکمه، ص۱۱۰-۱۱۱.
او استاد پدر عبداللطیف بغدادی (شایعه ساز معروف سوختن کتابخانه اسکندریه وسیله مسلمین) و ابنالفضلان و ابنالدهان منجم و مهذبالدین نقاش بوده است و در آخر عمر کور شده بود و به این شاگردان املا میکرد۳ - محمد بن ابیطاهر طبسیمحمد بن ابیطاهر طبسی مروزی. شاگرد لوکری بوده. مادرش اهل خوارزم و پدرش از حکمرانان بخشهای مرو محسوب میشده است. در سال ۵۳۹ پس از بیماری فلج در سرخس درگذشته است [۴]
جزوه آقای احمدی، نقل از متن عربی تتمه صوان الحکمه.
۴ - عمر بن غیلانافضل الدین غیلانی عمر بن غیلان. از شاگردان لوکری است. تاریخ صحیحی از او در دست نیست. این قدر معلوم است که شاگرد لوکری و استاد صدرالدین سرخسی است. بنا بر نقل محمود محمد خضیری، امام فخرالدین رازی متوفای ۶۰۶ در المحصل از او یاد کرده و بر او رحمت فرستاده است. [۵]
الکتاب الذهبی للمهرجان الالفی لذکری ابنسینا، ص۵۶.
میگویند افکارش مخالف ابنسینا بوده است. رسالهای در حدوث عالم نوشته و در سال ۵۲۳ در نظامیه مرو به تحصیل اشتغال داشته است.۵ - ابنباجهابوبکر محمد بن یحیی بن الصائغ اندلسی، معروف به «ابنباجه» از اعاظم فلاسفه به شمار رفته است. کتابهای زیاد تالیف کرده است. اخیراً رساله «نفس» او به کوشش دکتر محمدصفیر حسن معصومی استاد دانشگاه داکا (پاکستان شرقی) چاپ شده است. در سال ۵۳۳ درگذشته است. وی استاد ابن رشد، فیلسوف معروفاندلسی بوده است [۶]
ابنابیاصیبعه، ابوالعباس، عیون الانباء، ج۳، ص۱۰۲.
۶ - ابوالحکم مغربی اندلسیهم شاعر است و هم حکیم و هم طبیب، ولی روح شعر بیشتر بر او حاکم بود. به هزل بیشتر توجه داشته تا به جد. اصلاً عرب باهلی است و از مغرب به بلاد مشرق آمد و در حدود مصر و شام بزیست و در سال ۵۴۹ درگذشت. وی استاد ابنالصلاح است که استاد استاد شهابالدین سهروردی است. ۷ - پانویس
۸ - منبعمطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۵۵۹-۵۶۱. ردههای این صفحه : مقالات خدمات متقابل اسلام و ایران
|